عشق مامانی و بابایی

دوستای گلم .. مامانای فداکار .. باباهای مهربون.. این روزا ما خیلی به دعاهای شما احتیاج داریم ، دیگه چیزی به دنیا اومدن نی نی کوچولومون باقی نمونده تقریبا کمتر از یک ماه ، خیلی نگرانیم و استرس داریم می خواستم توی این پست فقط از شماها بخوام برامون دعا کنید برای اینکه نی نی فندقی سالم و سلامت بیاد پیشمون . از دوستای عزیز هم که همیشه حالمو میپرسن و نگرانمون هستن تشکر میکنم و از همیجا روی ماه همشون رو می بوسم. مرسی که تو این مدت این همه بهمون محبت داشتین . خیلی دوستتون دارم     انشاله اگه همه چیز رو به راه باشه به زودی عکس های سیسمونی خوشگلشو براتون میزارم . نی نی عسیسم زود بیا پیشمون مامان و بابا خیلی ...

  یا امام رضا به زائرینت می گویم جای من در حرمت نفس بکشند..     دلم خوش است که آن گنبد طلایی هست برای پر زدن از خود ، هنوز جایی هست دلم خوش است که در ظلمت و اسارت هم دوباره روزنه ای رو به روشنایی هست گره گره اگرم عقده بر دل است و زبان ... دخیل بسته ام ، اینجا گره گشایی هست ؟ غریبه ام ! و غریب اینکه پیش غربت ِتو برای هر که غریب ست آشنایی هست ! سلام های مرا ناشنیده پاسخ گفت کسی که با همه اش فاش ماجرایی هست به آبرو ؟ به عمل دل خوشم ؟ نه! اما باز دلم خوش است که آن گنبد طلایی هست ...       فقیر و خسته به درگاهت آمدم ...

موش موشی خوشگل خودمون سلام  عکس هایی که قراره امروز ببینی خیلی بامزه هستن   وقتی بابا کوچک بود ...   این آقا کوچولوی خوش تیپ بابایی هستش به به .. چه بابای خوشگلی داری نی نی اینم بابایی قهرمان موتور سواری ایشون هم یه دختر بامزه نیست بلکه بابا مهرداده وقتی مامان کوچک بود...   اینجا مامان ناز نازی یک روزش بوده و تو بغل بابا منصوره اونای دیگه هم دایی محمد جونم و دختر عموم رضوان جون هستن اینجا هم مامان خوشملی لا لا کرده اینجا کرمانشاهه و مامان تو این...

  جوجه طلایی مامانی  عکسایی که امروز بهت نشون میدم چند تا از اسباب بازی های بابا مهرداد هستن که بیشتر از سی سال پیش باهاشون بازی می کرده     و خیلی خیلی تمیز و با سلیقه نگهشون داشته تا در آینده تو باهاشون بازی کنی عزیزم. ببین چقدر خوشگلن قربونت برم   مرسی بابای مهربون و باسلیقه ، خوش به حال نی نی کوچولومون با این بابای خوبش    ...

غنچه خوشگل مامان و بابا سلام                       عزیزم .. وقتی مامان پریسا کوچولو بود  بابا منصور مهربون همیشه براش کتاب داستان با نوار قصه می خرید  داستان های قشنگ و شنیدنی  و یکی از بهترین و زیبا ترین اونها قصه "حسنی و خانم حنا و لوبیای سحر آمیز" بود که با کلی هدیه های قشنگ  وقتی کلاس اول ابتدایی معدلش 20 شد بابا منصور براش هدیه گرفت  من اون روز رو همیشه یادم هست که چقدر خوشحال شدم  و اون قصه رو بیشتر از هزار بار گوش کردم و خیلی دوستش داشتم  حالا هم ...

  گل خوشگلم  امروز مامان می خواد برات لالایی بخونه   یه لالایی قشنگ برای نی نی .. که مثل فرشته ها بخوابه                                                                    لالا لالا گل ریحون                          &...

  کوچولوی فندقی.. مامان پریسا و بابا مهرداد تصمیم گرفتن شعر ها و لالایی های زیبا رو برات پیدا کنن و بزارن توی وبلاگت تا وقتی به دنیا اومدی برات بخونن    و وقتی بزرگ شدی با دیدنشون لبخند به لبهای  قشنگت بیاری     تو که مـــــاه بلــــــــند آسمــــونی منم ستاره می شم دورتو میگیرم      تو که ستاره می شی دورمو میگیری منم ابـــــر می شـــم روتـو میــگیـرم تو که ابر می شی رومو میگیـری منم بارون میشم نم نم می بارم تو که بارون می شی نم نم می باری  منــم سبزه می شــم سر...

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است    یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است عزیزم دیشب شب 19 ماه رمضان بود ، اولین شب از شبهای قدر و شب ضربت خوردن حضرت علی (ع). دیشب مثل خیلی از آدمهای این شهر مامانی و بابایی هم نماز خوندن و دعا کردن و از خدا خیلی چیزها خواستن که با ارزش ترین و مهم ترینش تو بودی     من و بابا از خدا خواستیم همه پدر و مادر هایی که منتظر هستن ، بچه هاشون سالم و سلامت به دنیا بیان و نی نی عزیز ما هم سالم و سالمت بیاد پیشمون و برای زندگیمون خوش قدم باشه... انشاله   از همه مامانی عزیز تو این شبهای نورانی التماس دعا داریم    ♥`*•....

عشق خودم  امروز می خوام با چند نفر آشنات کنم مامانی.. می خوام بعد ها بدونی وقتی هنوز به دنیا نیومده بودی اونا چه شکلی بودن و چند سالشون بوده عزیزم. حتما برات جالب میشه   اولین نفر شیدا جون دختر خاله سمیرا پرنسس خوشگل و نازنین  که مثل ماه میمونه و الان 9 سالشه و قراره سال تحصیلی 94-93 بره کلاس چهارم ابتدایی     بعدی کیارش جون پسر خاله سمیرا  که شیطون بلای ناقلا است ولی مهربون و مودبه و قراره سال تحصیلی 94-93 بره کلاس اول ابتدایی     این آقا کوچولو هم باراد جون پسر عموی شماست که اگه اشتباه نکنم الان باید شیش ماهش تموم شده باشه &...